Thursday, July 27, 2006

قورباغه ها

من خودم که حال و حوصله گشتن و پیدا کردن این چیزارو ندارم و خوبه که دوستان برام میفرستن ومن هم از هر چی خوشم بیاد میذارمش این تو و این هم یکی دیگه با تشکر از سلما



روزی از روزها گروهی از قورباغه هی کوچیک تصمیم گرفتند که با
هم مسابقه ی دو بدند .

هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.


جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند...

و مسابقه شروع شد ....

راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی
بتوانند به نوک برج برسند .

شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید :

"اوه,عجب کار مشکلی !!"

"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند ."

یا:

" هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست .برج خیلی بلند ه !"

قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند...

بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند...

جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه!"


و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف
...

ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر....

این یکی نمی خواست منصرف بشه!

بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه
کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید!

بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو
انجام داده؟

اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا
کرده؟

و مشخص شد که ...

برنده ی مسابقه کر بوده !!!


نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که:
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون
اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که
از ته دلتون آرزوشون رو دارید !
هیشه به قدرت کلمات فکر کنید .
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره

پس:

همیشه ....

مثبت فکر کنید !

و بالاتر از اون

کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید
رسید !

و هیشه باور داشته باشید :

من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم

این متن رو به 5 تا "قورباغه کوچولو" که براتون اهمیت دارند بفرستید.

به اون ها کمی امید بدید !!

آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی
دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون جا خواهند گذاشت

No comments: